حامد زمانی 9دی
قصه تلخ است چو تلخ است بگویم یا نه
صبرتان می روند از دست بگویم یا نه
قصه آن بود که دشمن دهنش آب افتاد
کشتی وحدت ما سخت به گرداب افتاد
آتش فتنه چنان شد که خدا می داند
آن قدر دل نگران شد که خدا می داند
و خدا هست تا هر آن چیز که از وی باقیست
فتنه خاموش شد اما نهم دی باقیست
و خدا هست تا هر آن چیز که از وی باقیست
فتنه خاموش شد اما نهم دی باقیست
♫♫♫♫♫♫
قصه آن بود که یک طایفه درویش شدند
جانماز آب کشان عاقبت اندیش شدند
آشتان طایفه هر چند صدایی دیگر
آب می خورد ولی فتنه ز جایی دیگر
آری آن صدر نشینان بنی صدر شدند
خویش را قدر ندانسته و بی قدر شده
گاه از این سوی سخن گاه از آن سو گفتار
هر چه گفتند در آن روز دو پهلو گفتند
و خدا هست تا هر آن چیز که از وی باقیست
فتنه خاموش شد اما نهم دی باقیست
و خدا هست تا هر آن چیز که از وی باقیست
فتنه خاموش شد اما نهم دی باقیست
♫♫♫♫♫♫
چشم ما در آن پی حادثه چون کارون بود
بد به دل راه ندادیم ولی دل خون بود
مگر این نغمه ز وای شهدا جاری نیست
مگر این زمزمه در خون خدا جاری نیست
که سکوت من و تو وقت خطر جایز نیست
کوفه کوفست ولی ترک سفر جایز نیست
این چنین است که ما بیرق و پرچمداریم
هر چه داریم من و تو ز محرم داریم
این چنین است که ایران همه عاشورا شد
سر انگشت دعــــــــــــــا پشت خیانت وا شد
برای دانلود آهنگ 9دی اینجا کلیک کنید